به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ امیرعلی یگانه/// از سال 2013 چین در راستای تقویت نقش خود در کشورهای همسایه و مقاصد مهم صادراتی خود طرح یک کمربند یک راه یا همان جاده ابریشم را به جهانیان معرفی نمود، تا امروز تنوع راهها، مسیرهای تجاری، یکی از مزایای این طرح پکن بوده است.
تنوع کریدورهای صادراتی چین
سیال بودن این طرح به چین کمک کرده است که باتوجه به اقتصائات روز مسیرهای تجاری و کریدوری متعددی برای تامین منافع خویش تعریف نماید. در سال 2023 یک مسیر مجزا برای سرمایه گذاری از طریق کشورهای قزاقستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه پیشنهاد شد که با حمایت و موافقت کشورهای فوق روبرو شد و کار بر روی جزئیات آن در حال انجام می باشد. باتوجه به طرح سابق کریدوری کشور چین که از قرقیزستان عبور می کرد و با کارشکنی های این کشور عملا طرح فوق دچار رکود و مشکلاتی شد، دولت چین به این نتیجه رسید که باید مسیرهای متنوعی برای طرح یک کمربند یک راه تدارک ببیند. ابعاد طرح چین برای توسعه مسیرهای کریدوری خویش نیازمند بررسی بیشتری می باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت ؛
کریدور تجاری
چین در راستای توسعه تجارت با مغرب زمین از طریق کشورهای همسایه خود مگاپروژه یک کمربند یک راه را طراحی کرده است. این برنامه عظیم در سال های گذشته همواره در کش وقوس های عملیاتی شدن و بهره وری مورد توجه دستگاه محاسباتی دولت چین بوده است. بهره وری و سود آوری دو خصیصه مهم طرح فوق برای دولت چین می باشد. مسیرهای تدارک دیده برای این طرح ، هرکدام نقاط قوت و ضعفی دارند . باتوجه به سیال بودن روابط کشورها با یکدیگر نمیتوان انتظار داشت طرح کریدوری که در سال 2013 پیشنهاد شده در سال 2025 نیز به همان بهره وری عمل نماید. از این جهت کشور چین با لحاظ کردن این مساله خواهان متنوع کردن مسیرهای تجاری خویش با اروپا می باشد. یکی از بهترین و کم هزینه ترین مسیرهای زمینی به اروپا ، مسیر قزاقستان ، ترکمنستان ، ایران و ترکیه می باشد2 که در دو سال گذشته مورد توجه کشور چین بوده است. این مسیر در حال تجهیز و عملیاتی شدن می باشد و کشور چین میتواند کالاهای خود را از این طریق به مقاصد صادراتی رهسپار نماید.
نفوذ ژئوپلوتیک
علاوه بر تسهیل صادرات و تقویت نقش چین در عرصه بین الملل ، نفوذ در کشورهای همسایه و کشورهای که در مسیر این کریدورهای تجاری هستند نیز میتواند مشوق های چین برای تمرکز بر طرح یک کمربند یک راه باشد.
سرمایه گذاری در مسیرهای حمل و نقل و زیرساخت های کشور های هدف میتواند نقش بارزی در نفوذ چین در دولت های آسیا مرکزی و اروپایی داشته باشد. این مساله باعث هشدار بسیاری از کارشناسان امنیتی غربی شده است که این موضوع را باعث تبدیل شدن چین به کشوری قدرتمند در تراز دولت های ابرقدرت قرار خواهد داد.
برای مثال واگذاری بنادر برخی کشورها به چین در سال های گذشته توانسته است صادرات پکن به کشورهای جهان را تسهیل و تقویت نموده است و این موضوع برا کشورهای غربی پذیرفتنی نیست زیرا نفوذ اقتصادی و ژئوپلوتیک چین در کشورهای غربی و شرقی زنگ خطری برای محور غرب می باشد و نفوذ این محور در جهان را کاهش خواهد داد.
زیرساخت راهبردی
طرح کشور چین علاوه بر ابعاد اقتصادی ، دارای ابعاد راهبردی و بلند مدت می باشد که این مساله تمرکز و حساسیت کشورهای غربی را برانگیخته است. در 100 سال گذشته کشورهای قدرتمند مالک راه های تجاری و دریایی بوده اند و از این طریق قدرت خویش را به جهانیان تحمیل نموده اند. انگلستان در زمانی و ایالات متحده در جهان فعلی این ویژگی را داشته اند.
اما از دهه 2000 چین نیز وارد این معرکه شده است و از طریق طرح های متعدد خود ، زیرساخت های راهبردی برای نفوذ به کشورهای جهان تدارک دیده است. ویژگی مهم این راهبرد چینی ها، مالکیت معنوی و مادی این طرح می باشد. سرمایه گذاری در زیرساخت های کشورهای مختلف جهان میتواند در آینده و در مواقع ضروری ، راهگشای دولت چین می باشد و باتهدید کشورهای غربی این زیرساخت ایجاد شده در بزنگاه های تاریخی به محاق نخواهد رفت.
در مجموع باید گفت، دولت چین در اندیشه تنوع بخشی به مسیرهای تجاری و کریدوری خود می باشد. توسعه حضور و نقش چین در وابستگی کشورهای جهانی به خود، برای دولت شی جی پینگ موضوعیت دارد. این هدف برای ابرقدرت شدن کشور چین در سالهایی که ترامپ رییس جمهور ایالات متحده خواهان کاهش قدرت ملی کشور چین می باشد برای دولت شی از نان شب نیز واجب تر است.
تقویت زیرساخت کشورهایی از جنس ایران که در مسیر کریدوری چین می باشند، پیامی واضح به کشورهای غربی است. میتوان نتیجه گرفت ، پیامد غیر مستقیم جنگ تجاری ایالات متحده با چین ، تقویت همکاری پکن با دولت های متخاصم با ایالات متحده می باشد.